نگاهی به وضعیت موسیقی کشور

اوایل انقلاب ، در کشور اثری از موسیقی پاپ داخلی نبود و مردم تنها مجبور بودند موسیقیهای سنتی و ملی و اکثرا غمگین رو برای شنیدن انتخاب کنند . در این میان تعدادی از موزیسینهای ایرانی مقیم آمریکا دست به ساخت آهنگهایی شاد زدند بلکه روحیه افسرده مردم رو احیا کنند . تا حدود 20 سال این روال ادامه داشت. البته برای یک عده از آنها هنوز که هنوزه جو ، جو اونسالهاست و همچنان آهنگها شونو با بشکن زدن میسازند و اشعاری از قبیل (چشات رنگش لعاب داره تو موجاش التهاب داره ...) میخونند ! طوری که گمان میکنم از وضعیت امروز موسیقی کشور و حتی اطرافیان خودشان هم بیخبرند...عده ای از آنها هم از قبل انقلاب تا کنون آثار ماندگاری رو ارائه دادند و حتی پای ثابت شعر های عاشقانهء با محتوا هم هستند .

کسانی هم بعد از سالها که خاطره قشنگی برای هوادارانشون بر جای گذاشته بودنند دوباره تصمیم گرفتند وارد عرصه موسیقی بشن و دوباره خاطرات رو زنده کرده ، پیش برن ؛ که نتنها خودشون رو گم کردند بلکه شبیه کسان دیگری که بعضا نوپا هم بودند شدند . ساخت کلیپهایی که قراربر آن بوده حس نوستالژیکی ایجاد کنه ویادی از گذشته ها باشه هم در این میان چندان مورد توجه قرار نگرفت ...

-با همه اینها در کشور موزیسینهایی هم بودند که با ساخت کارهایی قوی و قابل تامل آثار ماندگاری بر جای گذاشته و کمبود موسیقی پاپ داخلی را جبران کردند . اوایل آدمهای کاربلد آهنگسازی و تنظیم میکردند و از اشعار مناسب و با محتوا استفاده میشد و خوانندگان باید تست صدا ، سلفژ و ... میدادند تا بتوانند بخوانند اما حالا با گذشت همین چند سال هر کسی اسمشو آهنگساز و تنظیم کننده و شاعرو خواننده میگذاره ! و بقولی (هرکی از مامانش قهر میکنه میخواد بیاد یک شبه خواننده شه..) و گاهی همه این کارهارو یک نفر تنهایی انجام میده . مسئولین مربوطه هم که نمیدونند( یا خودشونو به ندونستن میزنند!) که باید جلوی چه چیزی روگرفت و جلوی چیرو نگرفت ! 

اینه که وضعیت موسیقی فعلی کشور قاراش میشه و هرکیم هیچی از موسیقی نمیفهمه میاد به اسم موسیقی رپ یک مشت چرت و پرت میخونه وبا یک مشت سرو صدا و نرم افزار کامپیوتری آهنگ درست میکنه به شکل موسیقی زیر زمینی به خورد ملت ، خصوصا نوجوون و جوون میده... توشم هیچ اثری از اعتراض(مایه اصلی موسیقی رپ) و معنا و مفهوم یا ایده و چیزی.... نیست . 

 اونوقت آلبومهایی که روشون کار شده توی ارشاد خاک میخورن تا یکی بیاد یواشکی! اونارو منتشر کننده و بالاخره بعد از چند سالم مجوز بگیرن !

حقیقتا اکثر اشعار موسیقی های جدید کشورمون اینشکلیه که به معشوقه سابغشون فحش و ناسزا و نفرین و میکشمت بگن ! که وجه مشترک آنها هم یک شکست عشقیه و ماجرای یه قلب شلوغ پلوغ ...! وقتی هم میخوان کاری رو عاشقانه بسازند اون رو مبتذل ارائه میدن . متاسفانه معنویت یا امید و عشق واقعی دیگه توی ترانه ها انگشت شمار شده. موسیقی تمام شعر ها هم بدون توجه به محتوای اون ! تند ساخته میشه . یعنی فقط بکوبه وهیجان تولید کنه، احیانا موجب ادخال سرور در دلمون بشه ! کسی هم نه به روی خودش میاره نه دنبال راه حل درست و درمون میگرده ، جلوی این وضعیت رو بگیره ...

رسانه ها هم که چنتا آهنگ دارند و در هر مناسبتی از همونا استفاده میکنند و حتی از آلبومهای دارای مجوز ارشاد هم استفاده نمیکنند . انگار نه انگار که چیزی شده . ظاهرا گمان میکنند مردم فقط همونا رو میشنوند یا با شنیدن اونا سه سوته جذب چنین آثاری میشن . کسی فکر نمیکنه جوون امروزی، حالا که چنین موسیقیهایی حتی نوع وحشتناکتر ومتال و... رو شنیده دیگه تمایل پیدا کرده به چنین سبکی و نمیشه زورکی موسیقی سنتی به خوردش داد و البته نباید هم وضع رو از این بدتر کرد ؛  

چرا چنین سبکهای موسیقی با کیفیت(محتوایی) درست و طبق یک سری اصول واقعی و حتی دینی نباید ساخته و با تبلیغات درست و حسابی معرفی و شنیده بشن تا یواش یواش صلیغه مخاطب تغییرپیدا کنه ؟ چرا یه عده چشمشونو بستن واشتباهی رو که خودشون با سهل انگاری مرتکب شدند جبران نمیکنند ؟ هزارو یکی سیاست میشه چید تا این وضعیت افتضاح موسیقی کشور رو درست کرد ...یکیشم، ظاهرا به مزاج مسئولین خوش نمیاد!

*یا احسن الخالقین یا الله*

galaxyAngelNebula

HST Photos, Lagoon Nebula (1600)

-عکسها در سایز بزرگ هستند

آسمون پراز قشنگیه ... من عاشق آسمونم . اون دور دورا و بالا بالا ها ......نمیدونم چطور میشه باور کرد آسمون هم جز دنیاست . چه دنیای رویایی و قشنگیه .آخه همش فکر میکنم دنیا یعنی زمین ! همینجای قشنگی که هر کدوممون به نحوی خرابش میکنیم یکی کمتر یکی بیشتر وبه ندرت پیش میاد قشنگیهاشو از بین نبریم یا حتی زیادش هم بکنیم. ما آدما نه تنها برای طبیعت خطرناکیم بلکه برای دنیای قشنگ خودمون و حتی آدمای دیگه هم میتونیم خطر ناک بشیم ...! 

(یه پوزخند تلخ ) فکر کن ، الان من دارم از دیدن این تصاویر فوق العاده زیبا و بی نظیر لذت میبرم و به خدا فکر میکنم که عجب دنیایی آفریده و ...........!

در جای دیگری از دنیا یک آدم بیچاره به این فکر میکنه که این بمب کوفتی چطور تونست خونشو روی سرش خراب کنه یا عزیزاشو از بین ببره ....!؟ شایدم یکی فکر میکنه که از دنیا جز خون و جنگ و بدبختی و خراب شدن واز بین رفتن همه دنیا و بچه و همسر و خانوادش چی دیده ؟! و اگه ایمانی داشته باشه، هنوز به خدا امید داره. وبازم شکر گذاره... امید داره یه منجی از طرف خدا میاد به دادشون میرسه وحق پایمال شدشونو بهشون بر میگردونه ...

ایمانم به خدا بهم آرامش و امید میده و احساس امنیت میکنم و با این احساس میتونم با وجود همه کثیفیها و بدیهای دنیا از قشنگیهاش که البته هنوز به دست بشری از بین نرفته لذت ببرم و بگم :

خدایا ازت متشکرم که الان جام امنه...

خدایا ممنونم که نصیبم کردی چیزایی رو که گذشتگان حتی تو خوابشونم نمیدیدند و تو خالقشون بودی ببینم ...

خداوندا... آرزومی کنم ای کاش ، امنیت و دلخوشی تو دل همه انسانهایی که بهت ایمان دارند همیشه بر قرار باشه... 

 

*مرگ در میزند*

جز خدا کی میدونه توی کدوم ساعت و دقیقه و ثانیه میمیره ...

جز خدا کی میدونه در هر لحظه چنتا برگ از درخت ریخته زمین یا چند قطره بارون زمینو تر کرده....

توی همین ثانیه کیا بدنیا اومدند و کیا دستشون از دنیا کوتاه شد؟

چنتا آدم دارند زار میزنند...چنتاشون میخندن...چنتا اتفاق خوش و ناخوش داره میفته ؟

توی هر لحظه چقدر اتفاق واسه ریزترین و ناچیزترین تا بزرگترین مخلوقات خدا میافته !!! اونوقت اگر کسی بپرسه ساعت چنده و فرضا عقربه ها روی 14دقیقه به 8 ایستاده بودند میگیم ساعت هشته ! شوخی نیست که 14 دقیقه رو به حساب نیاریم ... 14 دقیقه یعنی 840 ثانیه .تازه چه میدونی شاید 2 دقیقه به 8 دیگه زنده هم نباشی !!! البته این حرفارو میزنم دلیل نیست که خودم خیلی دقیقما ، من فقط فکر کردم !

تازه به این فکر میکنم که هر ثانیم قراره اون دنیا محاسبه بشه و اینبار طولانیتر عمیقتر و...جایی خوندم صندوقهایی در روز حساب هست که مطعلق به هر ساعت میشن و اگر در اون ساعت کار نیک کرده باشی وقتی در صندوق باز میشه نورانیه و شادت میکنه و وقتی کار بیهوده کردی یا گناه غمگین میشی و حسرت میخوری..... نمیدونم قراره چقدر شاد یا غمگین بشم واسه همین ساعتهایی که هیچوقت هم به عقب بر نمیگردند اگه خیلی باهوش باشی میفهمی یک روزی داره تاریخ برات تکرار میشه وشاید اینم یک جور برگشت به عقبه با تجربه بیشتر و شرایطی نصبتا متفاوتتروگاهی با تجربه ای تلخ اما از هیچی بهتره و یکجورایی جای جبران اشتباه یا کار خوب نکردت میشه و یا بازم سود میکنی یا ضرر هرچندکه هر چیزی مطعلق به زمان خودشه ...

زمانهای خوبیم که بین هممون مشترکه ،مثل ماه مبارک رمضان یا شبهای قدر یا بهتره دور نرم وقت نمازهای روزانمونه که روزی سه بار یا جدا پنج بار میشه واگر قدرثانیه هاشونو بدونیم همون اول وقت میخونیم و کلی سود میکنیم که بیان کردنی هم نیست . و

البته

همین25ذیقعده(دحوالعرض) که امسال مثل خیلی ازسالها بخاطر یه سهل انگاری از دست دادمش...

* تیک تاک *

اکثرا وقتی میشینم چشمم رو به ساعت گرد و بزرگ روی دیواره و حرکت عقربه ها رو دنبال میکنم و همینطور توی دلم میشمورم...12345،123 انگار دنبالش کردن تند تند یک دقیقه تموم میشه و بعد دقیقه دوم.....از گردی ساعت بدم میاد حس اینو انتقال میده که داری دور خودت میچرخی زمانم همینطور داره میگذره تو بیشترین سر و صدا و وقتی کلافه ام هم صدای تیک تاکش دست از سرم بر نمیداره عقربش هر دقیقه سر جای اولشه و هرروز همینا تکرار میشن و به فرض همیشه ساعت 7و7دقیقه و 7 ثانیه رو داریم اونم روزی دوبار !

*سلام *

الهی مخلصان بمحبت تو مینازند و عاشقان بسوی تو میتازند ، کار ایشان تو بساز که دیگران نسازند ، ایشان را تو نواز که دیگران ننوازند....

 

توی این وبلاگ قصد دارم فقط بنویسم البته اگر مثل وبلاگ نیمه کاره دیگم نه ماه دیگه یا کمتر ولش نکنم . جایی برای کامنت گذاشتن هم نمیگذارم چون اصلا حوصله خوندن و جواب دادن ندارم ...شاید گاهی وقتها هم عکسی بذارم یا معرفی کتابی بکنم یا راجع به فیلمی ، موسیقیی بنویسم ....تا چی پیش بیاد...