*مرگ در میزند*

جز خدا کی میدونه توی کدوم ساعت و دقیقه و ثانیه میمیره ...

جز خدا کی میدونه در هر لحظه چنتا برگ از درخت ریخته زمین یا چند قطره بارون زمینو تر کرده....

توی همین ثانیه کیا بدنیا اومدند و کیا دستشون از دنیا کوتاه شد؟

چنتا آدم دارند زار میزنند...چنتاشون میخندن...چنتا اتفاق خوش و ناخوش داره میفته ؟

توی هر لحظه چقدر اتفاق واسه ریزترین و ناچیزترین تا بزرگترین مخلوقات خدا میافته !!! اونوقت اگر کسی بپرسه ساعت چنده و فرضا عقربه ها روی 14دقیقه به 8 ایستاده بودند میگیم ساعت هشته ! شوخی نیست که 14 دقیقه رو به حساب نیاریم ... 14 دقیقه یعنی 840 ثانیه .تازه چه میدونی شاید 2 دقیقه به 8 دیگه زنده هم نباشی !!! البته این حرفارو میزنم دلیل نیست که خودم خیلی دقیقما ، من فقط فکر کردم !

تازه به این فکر میکنم که هر ثانیم قراره اون دنیا محاسبه بشه و اینبار طولانیتر عمیقتر و...جایی خوندم صندوقهایی در روز حساب هست که مطعلق به هر ساعت میشن و اگر در اون ساعت کار نیک کرده باشی وقتی در صندوق باز میشه نورانیه و شادت میکنه و وقتی کار بیهوده کردی یا گناه غمگین میشی و حسرت میخوری..... نمیدونم قراره چقدر شاد یا غمگین بشم واسه همین ساعتهایی که هیچوقت هم به عقب بر نمیگردند اگه خیلی باهوش باشی میفهمی یک روزی داره تاریخ برات تکرار میشه وشاید اینم یک جور برگشت به عقبه با تجربه بیشتر و شرایطی نصبتا متفاوتتروگاهی با تجربه ای تلخ اما از هیچی بهتره و یکجورایی جای جبران اشتباه یا کار خوب نکردت میشه و یا بازم سود میکنی یا ضرر هرچندکه هر چیزی مطعلق به زمان خودشه ...

زمانهای خوبیم که بین هممون مشترکه ،مثل ماه مبارک رمضان یا شبهای قدر یا بهتره دور نرم وقت نمازهای روزانمونه که روزی سه بار یا جدا پنج بار میشه واگر قدرثانیه هاشونو بدونیم همون اول وقت میخونیم و کلی سود میکنیم که بیان کردنی هم نیست . و

البته

همین25ذیقعده(دحوالعرض) که امسال مثل خیلی ازسالها بخاطر یه سهل انگاری از دست دادمش...