راز

اهلی کردن یعنی چی ؟

یه چیزیه که پاک فراموش شده . معنیش ایجاد علاقه کردنه

***

-اگه برداشتی منو اهلی کردی ، اونوقت هردوتامون به هم احتیاج پیدا میکنیم . میونه همه عالم تو برای من موجود یگانه ای میشی ، من برای تو .

-یه گلی هست گمونم منو اهلی کرده باشه !

*** 

-همه مرغا عین همند، همه آدمام عین هم ! اینه که یه خورده خلقمو تنگ کرده . اما اگه تو برداری منو اهلی کنی ، انگار که زندگیمو چراغون کرده باشی... اونوقت صدای پایی رو میشناسم که با هر صدای پایی فرق داره .....

***

-باید برم دوستانی پیدا کنم و از کلی چیزا سر در بیارم

-آدم فقط از چیزایی که اهلی کنه میتونه سر در بیاره . انسونا دیگه واسه سر در آوردن از چیزا وقت ندارند . همه چیزو همینجور حاضر آماده از دکونا میخرن . اما چون دکونی نیست که دوست معامله کنه ، آدما موندن بیدوست .

***

-هرچیزی برای خودش رسم و رسومی داره.

-رسم و رسوم یعنی چی ؟

-اینم ازون چیزاییه که پاک از خاطر ها رفته . این همون چیزیه که باعث میشه فلان روز با باقیه روزا و فلان ساعت با باقیه ساعتا فرق کنه  

***

-به این ترتیب مسافر کوچولو روباه رو اهلی کرد و موقعی که لحظه جدایی نزدیک شد

 

-آه.... نمیتونم جلو اشکمو بگیرم

-تقصیر خودته . منکه بدیتو نمیخواستم . خودت خواستی اهلیت کنم...

-همینطوره

-آخه اشکت داره سرازیر میشه

-همینطوره

-پس این ماجرا به حال تو فایده ای نداشت

-چرا...برای خاطر رنگ گندم . برو ...برو یبار دیگه گلارو ببین تا بفهمی گل خودت تو عالم تکه ... برگشتنی باهم وداع میکنیم و من بعنوان هدیه رازی رو بهت میگم

***

 

-شما خوشگلید اما خالی هستید.... براتون نمیشه مرد ، گفتگو نداره که گل منم فلان رهگذر ، گلی میبینه مثل شما ، اما اون به تنهایی به همه شما سره . چون فقط اونه که آبش دادم ، اونه که زیر حبابش گذاشتم چون فقط اونه که.........

چون اون گله منه

***

-اما رازی که گفتم . خیلی سادست

جز با دل ، هیچیرو اونجور که باید نمیشه دید . نهاد و گوهر رو چشم سر نمیبینه

ارزش گل تو عمریه که پاش صرف کردی

انسانها این حقیقتو فراموش کردند اما تو نباید فراموش کنی .... تو تا زنده ای نسیت به اونی که اهلی کردی مسولی .

تو مسول گلت هستی