داغش بر دل ما...

 

با آرامشی بیش از پیش آخرین سجده های نمازش را به جا آورد ... آماده بود . آماده وصال ...

او تمام عمر انتظار دیدار و بودن در کنار محبوبش را میکشید و هیچگاه برای دستیابی به چنین سعادتی ، دست از خوشنودی یار و یگانه معبودش ، برنداشت

سر انجام خدا او را صدا زد

قلب پاکش از تپش افتاد ...

و او رفت

 با کوله باری از نور ... 

 

اینک۱۶روز است که وجود روحانی و پر برک آن بزرگ مرد فرزانه را به خاک سپرده ایم . ما  در کمال ناباوری به حال خود افسوس میخوریم و در نبود او میگرییم . حال آنکه ، اوبه پیروزی عظیمی دست یافت که رب العالمین وعده آن را به پاکترین بندگانش داده است...

 

از خداوند منان خواستارم هر لحظه بر درجات عالم و مجتهد بزرگ مذهب تشیع حضرت آیة الله بهجة بیافزاید و دیگر علمای بزرگمان را عمری طولانی و پربرکت در کمال صحت و سلامت نصیب گرداند. آمین یا رب العالمین

 

تقاضا دارم ضمن خواندن فاتحه ای بر روح عزیزان و رفتگان خود با قرائت سوره مبارکه "یس" یادی از حضرت آیت الله بهجت کرده و روح آن بزرگوار را قرین شادی بگردانید . 

 

  

 

 

 

   

در ادامه مطلب مطالب مفید و ارزشمندی ازحضرت آیت الله بهجت را مطالعه نمایید ...

 

 

ادامه مطلب ...

اسکروچ نسخه ۲۰۰۹

کمپانی والت دیزنی پیکچرز در نظر دارد نسخۀ جدید فیلم انیمیشنی "سرود کریسمس" را بسازد.


فیلمبرداری این پروژه از 28 فوریه 2008 آغاز گردیده و طبق زمان بندی صورت گرفته قرار است 6 نوامبر 2009 به اکران درآید. مدت زمان فیلم 120 دقیقه و به صورت سه بعدی طراحی گردیده. شرکت پخش کنندۀ این فیلم بیونا ویستا می باشد.

شخصیتهای کارتونی این فیلم عبارتند از: ابنزر اسکروچ، سه روح مربوط به کریسمس سال گذشته، امسال و آینده، مستر فیزی ویگ، باب کرچیت، تاینی تیم، روح خانم مارلی و خواهرزن فرد.

نویسنده، تهیه کننده و کارگردان این فیلم رابرت زمکیس می باشد (اخیرا به عنوان یکی ازده کارگردان برتر و تاثیر گذار شناخته شده است )و تهیه کنندگان دیگری چون جک رپک و استیو استارکی نیز بر روی این پروژه کار می کنند و کار کپچر را در استودیو ایمیج موورز دجیتل* (این استودیو در سال 1997 با مشارکت زمکیس ، دو تن از همکارانش و کمپانی والت دیزنی در هنگام ساخت خانه هیولا شروع به کار کرد .) انجام میدهند.

عوامل این پروژه در این استودیو و با به کارگیری گرافیکهای کامپیوتری، کاری زنده و حقیقی را به تصویر خواهند کشید .از این دست کار به نمونه ای که اخیراً گیلبرت کنان در اثر "خانۀ هیولاها" استفاده کرده، می توان اشاره کرد.

این فیلم  در اصل اقتباسی ست از داستان چارلز دیکنز به همین نام (1843) ( قبلا نسخه دو بعدی به همین اسم از روی این اثر ساخته شده بود که فراموش نمی کنیم به لطف تلویزیون هر سال اسکروچ عزیز را تماشا می کردیم) و بر این اساس  "سرود کریسمس" در 2009 تکمیل خواهد شد. رابرت برای ساخت این فیلم از تکنیکهای اجرا شده در آثاری چون "راه سریع السیر به سوی قطب شمال" (سال 2004) و "بیو وولف" (سال 2007 ـ با بازی آنجلینا جولی) الگو گرفته است.

جیم کری نقش اول شخصیت اصلی این فیلم را به عهده دارد و شاهد  ایفای نقشهای متعددی از این شخصیت در طول فیلم خواهیم بود. از جمله: در سه دورۀ سنی اسکروچ یعنی جوانی، میانسالی و پیری ،او همچنین نقش سه روحی که بر اسکروچ ظاهر می شوند را بازی می کند. در واقع فضای فیلم از نظر تکنولوژی طوری تدارک دیده شده است که با شخصیت انعطاف پذیر کری جور دربیاید. زمکیس در مورد انتخاب کری می گوید که در ذهنم از همان ابتدا کری را برای ایفای این نقش در نظر گرفته بودم و متن این فیلم را  منحصرا با توجه به شخصیت جیم نوشتم طوری که وقتی متن را دید بلافاصله موافقت خود را اعلام کرد. نقش آفرینی جیم کری در این انیمیشن در حقیقت دومین ایفای نقش او در فیلم های مناسبتی محسوب می شود چرا که او  تجربۀ بازی در فیلمهای "دکتر سیوس" و "چگونه بداخلاقی کریسمس را خراب می کند" را هم در کارنامه خود دارد . این پروژه برای جیم کری به یکی از پروژه های ماندگار  از میان پروژه هایی که تا تابستان آینده اجرا می شود، تبدیل خواهد شد .

شخصیت اصلی داستان، اسکروچ، را می توان چنین توصیف کرد: او از هر چیزی مرتبط با مراسم کریسمس متنفر است و به هر چیزی مثل عشق، دوستی و مراسم کریسمس که در آن پول نباشد با حقارت و پستی نگاه می کند .او یک سرمایه دار و صراف بزرگ است که تمام زندگی اش را وقف جمع آوری پول و ثروت کردهاست.

داستان "سرود کریسمس" در حقیقت یک داستان اخلاقی در مورد پیرمردی سخت گیر به شدت خسیس و کنس است که  در عرض یک شب در معرض تجربه ای اساسی قرار گرفته و همین تجربه باعث رهایی وی از این صفت رذیله می گردد.

زمکیس  دربارۀ این فیلم می گفت که داستان فیلم یکی از قصه های  مورد علاقۀ وی است که مناسبت با حال و هوای تعطیلات و سفرهای کریسمس دارد.

جیم کری این فیلم را چنین توصیف می کند: این فیلم نسخۀ کاملی از کتاب "سرود کریسمس" است. صحنه های آن پر از آواز و آهنگ است و من در این فیلم برای طبیعی جلوه دادن بیشتر صحنه ها تحرک و کارهای فیزیکی زیادی دارم. من اصلا به لهجۀ فیلم توجه نمی کنم اگر لازم باشد لهجۀ انگلیسی می گیرم و یا لهجۀ روسی، فرقی نمی کند. گاهی اوقات بنا به حالت و فضای فیلم به انگلستان پرواز می کنم. هدف من این است که فیلم خوب از آب درآید. حرکت شخصیتها بایستی با هم هماهنگ باشد. بله! تمام اینها برای این است که همه چیز واقعی جلوه کند. ما نهایت امانتداری را نسبت به منبع اصلی یعنی کتاب چارلز دیکنز رعایت کردیم. این اثر حقیقتاً کاری زیبا و خارق العاده است.

شنیده ها حاکی از این است که باب هاسکینز در سایتی اظهار کرده که وی نیز در فیلم ”سرود کریسمس" نقش خواهد داشت. در حالی که استودیوی والت دیزنی این خبر را تکذیب کرد. باب هاسکینز که در فیلم "چه کسی خرگوش راجر را ساخت" _ اثر زمکیس _ نقش داشته است.

 

اولین عکس CGI از اسکروچ  

منبع :ویکی پدیا و سایت جیم کری

ترجمه : ایرانیان انیمیشن

در این جا (مقالات سایت ایرانیان انیمیشن بخش انیمیشن و دیدگاه های آزاد ) میتوانید مطلب بسیار جالبی را در رابطه با بیماری اسکروچ بخوانید . 

سایت ایرانیان انیمیشن 

*ImageMovers Digital

پیشنهاد فیلم

 

سه تا فیلم با ژانری نصبتا مشابه را اینبار پیشنهاد میکنم تماشا کنید و لذت ببرید . فیلمهایی هیجان انگیز ، معمایی ، روانشناسی و غافلگیر کننده... 

-اولین فیلم پیشنهادیم کلوب مشتزنی به کارگردانی دیوید فینچر هست با بازی ادوارد نورتون و برد پیت که حتما غافلگیر میشید ...

 

-دومین فیلم دیدنی شماره ۲۳ نام دارد به کارگردانی جوئل شوماخر و باحضور ویرجینیا مدسن و  بازی متفاوتی از جیم کری . اصلا فکر نکنید این فیلم هم مثل باقی کارهای جیم کری یک کار کمدیه !  

 

-فیلم بعدی هویت با کارگردانی جیمز منگلد و با بازی جان کیوزاک و ری لیوتا فیلم بسیار جذاب و خاصی هست که نوع روایت داستان و آشنایی با شخصیتهای آن از چند زاویه صورت گرفته. در کل کار متفاوت و فوق العاده ایه .

 

هرسه فیلم واقعا به خاطرتون میمونند و ذهن شمارو برای ساعتها بلکه هم بیشتر درگیر خواهند کرد . کارگردانهای بزرگ و شناخته شده این سه اثر و بازیگران سرشناس آن گواه این مدعاست. 

fight clubnumber23identity

 

میلیونر زاغه نشین Slumdog Millionaire

میلینر زاغه نشین ، فیلم برتر سال ۲۰۰۹ ، شاید برای طرفداران فیلم بتمن شوالیه تاریکی و سرگذشت عجیب بنجامین باتن چندان خوشایند نباشد که فیلمی هندی در محیط فقیرانه برنده اسکار امسال شده است . اما پیشنهاد میکنم ابتدا فیلم را کامل ببینید و بعد قضاوت کنید... 

 

دنی بویل کارگردان فیلمهایی چون قطار بازی ، گور کم عمق ، آفتاب ، میلیونها و... اینبار شاهکار دیگری را برای تماشاچی خود به ارمغان آورده . میلینر زاغه نشین در همان ابتدا نظربیننده را به خودش جلب میکند چرا که از موسیقی و تدوین ماهرانه ای برخوردار است . گرچه فیلم در فضای فقیرانه و زاغه نشینی درهندوستان و با بازیگران هندی پیش میرود و ابدا شباهتی به فیلمهای بالیوود با تمام زرق و برقهای آن ندارد ، اما درمقایسه با سرگذشت عجیب بنجامین باتن ، اصلا کند پیش نرفته و مخاطب را مشتاق تماشای باقی قضایا میکند ، در واقع فیلم از نظر بصری هیچ کم و کاستی ندارد و یکی از دلایل آن فیلمبرداری فوق العاده با ظرافت و جذاب آن است که درک شما را از محیط و شرایط شخصیتهای داستان بالا میبرد . موضوع یا در واقع فیلمنامه میلینر زاغه نشین اقتباسیست و البته ، قوی و جذاب که سرشار از غمها و شادیهاییست که با آن همراه خواهید شد و شاید ذهنتان را درگیر خود کند .

 

امیدوارم نقدم از فیلم میلینر زاغه نشین دلیلی باشه تا ساعتی رو برای تماشای آن اختصاص بدید . پیشنهاد میکنم نسخه کامل فیلم رو تهیه کنید و قبل از اینکه بدونید در چه رشته هایی برنده جایزه اسکار شده خودتان فیلم رو نقد کنید و حدس بزنید !   

 

 

ملت علاقه مند

از زمان برگزاری جشنواره موسیقی فجر امسال تا حالا دلم میخواست این پست رو بنویسم ، منتظر شدم جشنواره تئاتر و فیلم فجر هم برگزار بشه ببینم چی میشه که حالا هم خیلی برای نوشتن دیر کردم.

تاریخ دقیق برگزاری جشنواره موسیقی رو نمیدونستم و جالب اینجا ست، انقدر اطلاع رسانی

(صدا و سیما) زیر صفر بود که من چند روز مانده به پایان مراسم، اتفاقی از طریق مجله ای متوجه شدم ! هرچند شبکه رادیویی ایران هر شب بصورت زنده از تالار وحدت گمان کنم یا تالار بزرگ کشور مراسم رو پخش میکرد اما باز هم ارزش زیادی نداشت . گذشته از پاستوریزه ، استرلیزه و هموژنیزه بودن اون بخش و اجرای تنها موسیقی سنتی و محلی...شنیدن کی بود مانند دیدن...

من از سیاستهای (صداو سیما)و(وزارت ارشاد) اینطور فهمیدم که

سازهای موسیقی اخند و حرکات موزون ، جلفبازی و در کل هر کاری که در دین اسلام بین مرد و زنهای نامحرم ایراد دارد در عرصه ،هنر والا و گرانقدر تئاتر و سینما بی عیبه و حتی ثوابم داره ! 

 

گروههای موسیقی اگر خارج از کشور اجرا داشته باشند و از سیاستهایی که ما در کشور برای آنها اعمال کردیم رضایت نداشته باشند ماهم زیر زیرکی جیگرشونو در میاریم (مثل قطع برق حین اجرا و ساخت میکروفن های اتوماتیکی که با خواننده هنگام اوج گرفتن همصدایی میکنه ! ) 

  بازیگران میتونند خارج فیلم بازی کنند با هرشرایطی یا بی حجاب در مراسمهای مختلف فیلم در خارج حضور پیدا کنند ولی برگردند ( مثل خیلیها که میرنو (میان )!تازه اشکالی هم نداره اگر نیان ما خودمون میریم پیششون ( همونطور که در جشنواره برلین امسال رخ داد)ایشان مایه افتخار میهن اسلامی ما هستند

از آنجایی که موسیقی اخه به تمام دنیا هم ثابت میکنیم ما چی هستیم ، به تعبیری آبروتونو میبریم . ( با لغو یک ساعت مانده به اجرای گروه خارجی دبو حتی با تاییدیه از وزارت کشور و ریئس جمهور برای اجرای کنسرت ! ) 

هنرمندان ! و پیشکسوتان عرصه تئاتر و سینما تقاضای ساخت سالنهای بیشتر میکنند پس باید سر تعظیم فرود آورد و خواسته های ایشان رو بر آورده کرد وگرنه دیگه اثری از فیلمهای فاخر سینماییمون نخواهد بود !هرچیم ما میپسندیم مردم باید بپسندند ...ابداً هم سالنی با استانداردهای جهانی برای اجرای موسیقی نمیسازیم ، گروهها و ملت علاقمند (که پیشنهاد میکنیم برن سراغ یه هنر و علاقه بهتر) هم در همین تالار کشور به اون بزرگی که تازه همه جور مراسم هم میشه توش اجرا کرد ! برن یا بیان تو فضای باز کاخ سعدآباد و از طبیعت لذت ببرن !!! 

 مجله ای هم که درست به موسیقی بپردازه و سطح اطلاعات مردم رو در این زمینه افزایش بده هم احتمالا توقیف خواهد شد! ( دو تا مجله تمام موسیقایی بیشتر نداریم (چیزی که من دیدم) ، یکیش پر عکس اجق وجق از یه مشت (...) و دیگری هم سنتی ،با تصاویر سیاه سفید و سرشار از تبلیغات رنگی و بزرگ چند صفحه ای)  

اصلا کی گفته ما نیاز به کارشناس و متخصص یا روانشناس و جامعه شناس در مورد هر بخش یا هنر داریم این رشته هارو گذاشتیم واسه خالی نبودن عریضه ...کجای کارین ؟

ای کاش لااقل اگر مخالفتی هست به شکل دیگری بروز داده میشد ،ای کاش با بالا بردن سطح آگاهی مردم نصبت به هنر موسیقی ، سازها و پیشینش در ایران ، دستگاهها ، سبکها و ...... صلیغه مخاطب رو هم بالا میبردند(درواقع من نوعی ، تفاوت بین اثر ماندگار و با ارزش و اثر پوچ و ضعیف رو به درستی درک خواهم کرد) و

ای کاش ...ای کاش ...ای کاش

....

                                                 ***

نه ، جداً ! پس احترام گذاشتن به نظر مخاطبین چی میشه ؟